سفارش تبلیغ
صبا ویژن











وبلاگ شخصی محمد ظهراوی

کثیرا ما نقول:
القصة فیها : (إنّ) !!
او :
الحکایة فیها : (إنّ) !!
فما أصل هذه العبارة؟
ومن أین جاءت ؟
یُقال إن أصل العبارة یرجع إلى روایة طریفة مصدرها مدینة حلب ،
فلقد هرب رجل اسمه علی بن منقذ من المدینة خشیة أن یبطش به حاکمها محمود بن مرداس لخلاف جرى بینهما.
فأوعز حاکم حلب إلى کاتبه أن یکتب إلى ابن منقذ رسالة یطمئنه فیها ویستدعیه للرجوع إلى حلب ، ولکن الکاتب شعر بأن حاکم حلب ینوی الشرّ بعلی بن منقذ فکتب له رسالة عادیة جداً
ولکنه أورد فی نهایتها :
(إنّ شاء الله تعالى)
بتشدید النون.
فأدرک ابن منقذ أن الکاتب یحذره حینما شدد حرف النون، ویذکره بقول الله تعالى:
(إِنَّ الْمَلَأَ یَأْتَمِرُونَ بِکَ).
فرد على رسالة الحاکم برسالة عادیة یشکره أفضاله ویطمئنه على ثقته الشدیدة به ، وختمها بعبارة:
(إنّا الخادم المقرّ بالأنعام).
ففطن الکاتب إلى أن ابن منقذ یطلب منه التنبه إلى قوله تعالى:
(إِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا أَبَدًا مَّا دَامُواْ فِیهَا)
وعلم أن ابن منقذ لن یعود إلى حلب فی ظل وجود حاکمها محمود بن م رداس.
ومن هنا صار استعمال:
(إنَّ) دلالة على الشک وسوء النیة..
hi

نوشته شده در یکشنبه 96/4/25ساعت 9:56 عصر توسط محمد ظهراوی نظرات ( ) |

 

(اَلـْحَقُّ جَدیدٌ وَ إنْ طالَتِ الاْیّامُ ، وَ الْباطِلُ مَخْذُولٌ وَ إنْ نَصَرَهُ أقْوامٌ).

به نقل از کتاب :

(وسائل الشّیعه ج 25 ص 434)

ترجمه روایت :

حضرت امام علی علیه السلام فرمود:

 

حقّ و حقیقت در تمام حالات جدید و تازه است گر چه مدّتى بر آن گذشته باشد ، و باطل همیشه پست و بى أساس است گر چه افراد بسیارى از آن حمایت کنند.


نوشته شده در یکشنبه 96/4/25ساعت 7:25 عصر توسط محمد ظهراوی نظرات ( ) |

 

قالَ رسول الله صلى الله علیه وآله:

(سَیَأتی زَمانٌ عَلى اُمتَّی یَفِرُّونَ مِنَ الْعُلَماءِ کَما یَفِرُّ الْغَنَمُ مِنَ الذِّئْبِ ، إبْتَلاهُمُ اللّهُ بِثَلاثَهِ أشْیاء :

الاْوَّلُ :

یَرَفَعُ الْبَرَکَهَ مِنْ أمْوالِهِمْ ،

وَ الثّانی :

سَلَّط اللّهُ عَلَیْهِمْ سُلْطاناً جائِراً ،

وَ الثّالِثُ :

یَخْرُجُونَ مِنَ الدُّنْیا بِلا إیمان.

به نقل از کتاب :

(مستدرک الوسائل ج 11 ص 376)

ترجمه روایت :

حضرت رسول صل الله علیه و آله فرمود:

زمانى بر امّت من خواهد آمد که مردم از علماء گریزان شوند همان طورى که گوسفند از گرگ گریزان است ، خداوند چنین جامعه اى را به سه نوع عذاب مبتلا مى گرداند:

 1 ـ برکت و رحمت خود را از اموال ایشان برمى دارد.

 2 ـ حکمفرمائى ظالم و بى مروّت را بر آن ها مسلّط مى گرداند.

 3 ـ هنگام مرگ و جان دادن، بى ایمان از این دنیا خواهند رفت.


نوشته شده در یکشنبه 96/4/25ساعت 3:35 عصر توسط محمد ظهراوی نظرات ( ) |

 

در میان پیروان سقیفه کسانی یافت می‌شوند که مدعی هستند این عمل در بهشت جایز است ؛ چون عوارض آن که همان درد و … است وجود ندارد..

از دیدگاه اسلام (لواط) و همجنس‌گرایی عملی است بسیار زشت :

بر مبنای پیروان اهل بیت علیهم السلام که احکام و دستورات الهی تابع (حسن و قبح ذاتی) هستند ، این عمل و هر عمل حرام دیگری ، همیشه حرام است ؛ چه در این دنیا و چه در آخرت.

از دیدگاه اسلام (لواط) و همجنس‌گرایی عملی است بسیار زشت :

 بر مبنای پیروان اهل بیت علیهم السلام که احکام و دستورات الهی تابع (حسن و قبح ذاتی) هستند ، این عمل و هر عمل حرام دیگری، همیشه حرام است ؛ چه در این دنیا و چه در آخرت.

اما در میان پیروان سقیفه کسانی یافت می‌شوند که مدعی هستند این عمل در بهشت جایز است ؛ چون عوارض آن که همان درد و … است وجود ندارد .

در خاتمه کتاب طبقات الحنیفه آمده است:

(وَقَالَ أَیْضاً بِوُجُوْدِ اللِّوَاطَهِ فِى الْجنَّه کَثِیْرٌ مِنَ الْمُحَقِّقِیْنَ مِنْ عُلَمَاءِ الْحَنَفِیَّهِ)

ترجمه :

بسیاری از محققین علمای حنفی گفته‌اند که در بهشت لواط وجود دارد.

الجواهر المضیه فی طبقات الحنفیه ، ج 2   ص 465، ا المؤلف عبد القادر بن أبی الوفاء

در مناقب إمام ابو حنیفه که نویسنده آن حافظ الدین محمد بن محمد البریقینی الخوارزمی الکردری الشهیر بالبزازی متوفای 827هـ نیز دقیقا همین مطلب ذکر شده است:

و بسیاری از بزرگان اهل سنت به نقل از ابوعلی بن ولید نقل کرده‌اند که او مدعی بوده که ممکن است لواط از لذت‌های بهشتی باشد ؛ چون در اون دنیا دردی نیست … :

(قَوْلُهُ: وَهَلْ تَکُونُ اللِّوَاطَهُ فِی الْجَنَّهِ إلَخْ) قَالَ السُّیُوطِیّ قَالَ ابْنُ عَقِیلٍ الْحَنْبَلِیُّ جَرَتْ مَسْأَلَهٌ بَیْنَ أَبِی عَلِیِّ بْنِ الْوَلِیدِ الْمُعْتَزِلِیِّ وَبَیْنَ أَبِی یُوسُفَ الْقَزْوِینِیِّ فِی إبَاحَهِ جِمَاعِ الْوِلْدَانِ فِی الْجَنَّهِ فَقَالَ ابْنُ الْوَلِیدِ لَا یَمْنَعُ أَنْ یُجْعَلَ ذَلِکَ مِنْ جُمْلَهِ اللَّذَّاتِ فِی الْجَنَّهِ لِزَوَالِ الْمَفْسَدَهِ؛ لِأَنَّهُ إنَّمَا مُنِعَ فِی الدُّنْیَا لِمَا فِیهِ مِنْ قَطْعِ النَّسْلِ وَکَوْنِهِ مَحَلًّا لِلْأَذَى وَلَیْسَ فِی الْجَنَّهِ ذَلِکَ وَلِهَذَا أُبِیحَ شُرْبُ الْخَمْرِ لِمَا لَیْسَ فِیهِ مِنْ السُّکْرِ وَغَایَهِ الْعَرْبَدَهِ وَزَوَالِ الْعَقْلِ فَذَلِکَ لَمْ یَمْنَعْ مِنْ الِالْتِذَاذِ بِهَا

فَقَالَ أَبُو یُوسُف: الْمَیْلُ إلَى الذُّکُورِ عَاهَهٌ وَهُوَ قَبِیحٌ فِی نَفْسِهِ؛ لِأَنَّهُ مَحَلٌّ لَمْ یُخْلَقْ لِلْوَطْءِ وَلِهَذَا لَمْ یُبَحْ فِی شَرِیعَهٍ بِخِلَافِ الْخَمْرِ وَهُوَ مَخْرَجُ الْحَدَثِ وَالْجَنَّهُ نُزِّهَتْ عَنْ الْعَاهَاتِ فَقَالَ ابْنُ الْوَلِیدِ الْعَاهَهُ هِیَ التَّلْوِیثُ بِالْأَذَى وَإِذَا لَمْ یَبْقَ إلَّا مُجَرَّدُ الِالْتِذَاذِ اهـ. کَلَامُهُ کَذَا فِی حَوَاشِی الْمِنَحِ لِلرَّمْلِیِّ.)

ترجمه :

آیا در بهشت لواط وجود دارد؟ سیوطی از ابن عقیل نقل کرد که :

بین أبی علی بن الولید معتزلی و ابو یوسف قزوینی در باره نزدیکی با بچه در بهشت بحث شد.

ابن ولید گفت:

مانعی ندارد که این کار از لذت‌های بهشتی قرار داده شود ؛ زیرا مفسده‌اش از بین می‌رود ؛ زیرا مانع مباح بودن آن در دنیا ، قطع نسل است و این که سبب اذیت طرف می‌شود ؛ ولی در بهشت چنین چیزی نیست ؛ به همین خاطر نوشیدن شراب مباح شده است ؛ چون در بهشت مست کننده نیست ، عربده کشی و از بین رفتن عقل نیست به همین دلیل لذت بردن از آن منعی ندارد.

ابو یوسف گفت:

تمایل به جنس مذکر (فساد) است و اصل فساد زشت است ؛ زیرا (مقعد) جایی نیست که برای نزدیکی خلق شده باشد . به همین خاطر در شریعت مباح نشده است ؛ بر خلاف شراب مقعد محل خروج (حدث) است و بهشت از فساد‌ها پاک است.

ابن ولید گفت:

هنگامی فساد به حساب می‌آید که همراه با اذیت کردن و تنها با هدف لذت بردن باشد….

حال این که چرا این افراد به دنبال مباح جلوه دادن این عمل زشت هستند ، خودشان می‌دانند…!!

 

 


نوشته شده در یکشنبه 96/4/25ساعت 12:56 عصر توسط محمد ظهراوی نظرات ( ) |

 

- آیا ارزش جان یک انسان بالاتر است و یا ارزش جنسی مرد ؟

- چرا باید بهای دیه بیضه چپ مرد ، بیشتر از دیه یک زن باشد ؟

- آیا این فقط معنی اش این نیست که جان و زندگی تو ارزشش کمتر از ارضای جنسی یک مرد است ؟

- این یعنى اینکه اهمیت مردن یک زن ، کمتر از لذت بردن جنسی یک مرد است ، البته بیضه راست را که دارد!

- پاسخ:

در مورد اینکه چرا دیه بیضه ی های مرد به اندازه ی دو  زن است اصلا” به این معنا نیست که ارزش زن تا این اندازه کم است که بیضه های مرد قیمت بیشتری می ارزد.

دیه ها غالبا برای جبران ضرر رسیده به افراد ضرر دیده است ، مثالی می زنیم تا مشخص شود:

فرض کنید کسی موی زن یا پرده بکارت او را را از بین ببرد ، در صورتی که موها دوباره رشد کند و پرده بکارت ترمیم نشود ، باید به اندازه مهریه معمول آن زمان ، دیه بدهد…

این دیه جبران  عدم رضایت احتمالی مردان برای ازدواج با چنین زنانی است…

همچنین دیه ها نسبت به موارد مختلفی اعم از اهمیت عضو در شخص مجروح (زن یا مرد) تعیین می شود مثلا:

همانطور که دیه دو بیضه مرد ، دیه کامل است ، دیه آلت تناسلی زن نیز دیه کامل است…

و یا در برخی اعضاء زنان دیه بیشتر است ، مثلا در پستان زنان دیه نسبت به پستان مردان بیشتر است.

مردی که بیضه های خود را در یک حادثه از دست می دهد و از توانایی مردانگی ساقط می شود بهای بسیار سنگینی را پرداخته است. در صورت متاهل بودن مرد ، این دیه باعث می شود حداقل کانون خانواده خود را تا اندازه ای حفظ کند و در صورت مجرد بودن کمتر زنی حاضر می شود با او ازدواج کند.

 

ارزش گذاری برحسب پول روی انسانها نوعی بی حرمتی به کرامت انسان تلقی می شود ، و خداوند بارها به این مطلب اشاره داشته است که برتری و پستی افراد (مرد و زن) در گرو رفتار و عملکرد آنها و تعقلشان است…


نوشته شده در یکشنبه 96/4/25ساعت 1:28 صبح توسط محمد ظهراوی نظرات ( ) |

<      1   2   3   4      >

 Design By : Pichak