سفارش تبلیغ
صبا ویژن











وبلاگ شخصی محمد ظهراوی

 

..روی عن سلمان المحمدی رضوان الله علیه ان مستهزئاً بفقره:

لحیتک خیر أم ذیل الکلب؟

فأجابه سلمان:

إن جاوزت لحیتی الصراط فهی أفضل وإلا فذیل الکلب..


نوشته شده در چهارشنبه 96/9/15ساعت 5:4 عصر توسط محمد ظهراوی نظرات ( ) |


گویند که روزی شخصی در مدائن به سلمان فارسی که حاکم آنجا بود پرسید :

ریش تو با ارزش تر است یا دم سگ؟

سلمان اندکی تأمل کرد و فرمود:

اگر ریش من از پل صراط گذشت، بهتر است،

اگر نگذشت دم سگ بهتر خواهد بود ..


نوشته شده در چهارشنبه 96/9/15ساعت 4:37 عصر توسط محمد ظهراوی نظرات ( ) |


سنبدأ بالأول من بدایة اللقاء و الذی یبدأ:

(بالسلام و الترحیب)

- سلام = salam   = السلام علیکم

والجواب نفس اللفظ

- حالِ شما؟ = هالِشُما = hule shoma = کیف حالک ؟ (باللغة الشعبیة : اشلونک)

(بالفارسی الحاء تلفظ هاء مثلاً کلمة حاجی تلفظ هاجی)

- خُدا را شُکر = khoda ra shokr = الحمدلله و الشکر

- حالِ شماچطوره؟ = هالِ شُما شِتَورِه = hule shoma chetawreh = کیف حالک أو کیف حالکم ؟

@ (بالفارسی یوجد حرف چ = ch و هذا لا یوجد بالحروف العربیة)

- خوشآمدی = خُشآمَدی = khosh amadi = أهلا و سهلاً (مرحباً بک)

@ هناک مصطلحات أخری تستخدم للتعارف طبعاً فی الللغة الفارسیة :

(هذا طبعاً باللغة الدارجة و لیس طبق القواعد النحویة لکن جمیع الایرانیین یعرفون هذا الکلام لمّا تتکلم به)

- اِسمِت چیه ؟ = esmet chiyeh = ما اسمک

- اَز کُجائی؟ = az kojaee = من این انتَ 

- بَچِّه یِ کُجائی ؟ = bachehye kojaee = من ای بلد انت

- توکی هَستی؟ = to ki hasti = مَن انتَ ؟

- مَن ایرانِیَم = man iraniyam = انا ایرانی 

- من ایرانی هستم = man irani hastam = انا ایرانی

- مَن عَرَبَم = man arabam = انا عربی ( او یقال مَن عرب هَستَم )

@ (فی اللغة الفارسیة یلفظ حرف العین مثل حرف الالف)

- مَن مُسَلمانَم = man mosalmanam انا مسلم

- اَزچِه شَهری هَستی؟ = az che shahri hasti = من ای مدینة انت

- مَن اُهوازی هَستَم = man ahwazi hastam = انا اهوازی او من الاهواز.


نوشته شده در سه شنبه 96/9/14ساعت 1:20 صبح توسط محمد ظهراوی نظرات ( ) |


انگلیسی ها وقتی بخواهند کسی را مورد خطاب قراردهند، عموماً ازاصطلاح (هی) استفاده می کنند. مثلا می گویند هی جک!

(یعنی با تواَم جک!).

ولی خوزستانی ها برای همچو موردی معمولاً از اصطلاح (وُلِک /wolek  ) استفاده می کنند، اصطلاحی است به معنای )آهای)، درواقع نوعی حرف ندا.

بد نیست توضیح مختصری دراین خصوص داشته باشیم:

مُصطلح ترین عبارتی که درمیان مردم خوزستان رایج است و کوچک و بزرگ از آن استفاده می کنند، همین کلمه (وُلِک) است.

قدمت این اصطلاح درواقع به 20 قرن پیش می رسد، یعنی پیش از ظهوراسلام درشبه جزیره عربستان.

اگر به یاد داشته باشید، آن دوران را دوران جاهلیت می خواندند. در دوران جاهلیت، آداب و رسوم خاصی رواج داشت، یکی از این آداب، آداب جنگ و نبرد بود.

جنگ دارای رسوم و عاداتی بود که در تمام عشایر و قبایل رعایت می شد، از جمله (رَجَزخوانی) پیش از مبارزه ، یعنی وقتی جنگاوران روبروی همدیگر قرار می گرفتند سعی می کردند با رجزخوانی، روحیه یکدیگر را تضعیف نمایند، از جمله روش های موجود نیز خواندن اشعار حماسی جهت تخریب روحیه طرف مقابل بود.

عبارت (وُلِک) ، به زبان ساده یعنی (وای بر تو باد) که در اشعارجاهلی پیش از اسلام، فراوان است، درریشه یابی ادبی به زبان و ادبیات عرب  برمی گردد. در واقع ترکیبی ازسه جزء جداگانه است:

(ویل+لَ+ک)، ویل، نام عمیق ترین چاه جهنم است، که ظاهراً در پایین ترین نقطه جهنم قرار دارد و تقریباً (طبقه همکف) آن است. حرف (ل) هم به معنای (برای) است. حرف (ک) هم، ضمیر متصل است به معنای (تو). در مجموع یعنی (بدترین جای جهنم، سزاوارتوباد) است.

این اصطلاح پس از قرن ها  که به دست ما رسیده ، بدین صورت  تغییر شکل و معنا داده است.

درحال حاضرعمدتاً به معنی (آهای) یا (آهای با تواَم) استفاده می شود.

بعضی جهت تاکید، آن را به صورت بسیار کشیده به کار می برند. ولی درمیان تمام قومیت های موجود درخوزستان، با همین مفهوم استفاده می شود، هرچند بندرت کسی از تاریخچه واقعی آن مطلع است.

باید افزود که این عبارت به صورت جمع نیز به کارمی رود:

(وُلکـُم) یعنی: وای برشما باد ای جماعت!

باید گفت این همان(وُلِک) است، منتها از نوع جمع! این چیزی است که ما داریم ولی انگلیسی ها ندارند!

بله...علاوه برآن در اینجا، برای (وُلِک) ، صیغه مونث هم ساخته شده است. درحالیکه انگلیسی ها همچو چیزی ندارند، آنها به مفرد و جمع و مذکر و مونث، (هی) می گویند!

این طور که نمی شود همه را به یک چوب راند؟... بگذریم!

صیغه مونث (وُلِک) ، وُلِچ (wolech) است،  نیازبه یادآوری است که (وُلچ) فقط میان عربها مُصطلح است، (وُلِچ بیا خانم)...

حالا بروید هی از انگلیسی ها تعریف کنید، هی بگویید فرهنگ آکسفورد، ورژن 2018، ده میلیون واژه دارد!.. 


نوشته شده در سه شنبه 96/9/14ساعت 1:12 صبح توسط محمد ظهراوی نظرات ( ) |

 91- الاستاد (ملعب):

استادیوم

92- سجل هدفاً :

گل زد

93- التسدیدة الارضیة :

شوت زمینی

94- التسدیدة القویة :

شوت محکم

95- مساعد المدرب :

کمک مربی

96- تسلل :

آفساید

97- کرة السلة :

بسکتبال

98- تسلق الصخور :

سنگ نوردی

99- السنوکر :

بازی اسنوکر

100- شبکة المرمی :

تور دروازه

101- الاشبال :

نوجوانان

102- الشارع الریاضی :

ورزش دوستان (طرفداران)

103- الشطرنج :

شطرنج

104- کرة القدم الشاطی :

فوتبال ساحلی

105- التشکیلة النهاییة :

آرایش نهایی

106- المُشلّح :

رختکن

107- الشوط :

نیمه

108- الشیش :

شمشیر بازی

109- المتصدر :

صدر نشین

110- المصارعة الحرة : کشتی آزاد

111- المصارعة الرومانیة :

کشتی فرنگی

112- الصفراء :

کارت زرد

113- الصافرة :

سوت

114- التصفیة :

مرحله مقدماتی

115- التصفیات التمهیدیة :

دوره های مقدماتی تدارکاتی

116- کرة القدم للصم :

فوتبال ناشنوایان

117- الصولجان :

چوگان

118- ضربة حرة المباشرة :

ضربه آزاد مستقیم

119- ضربة الراس :

ضربه سر

120- ضربة فنیة :

ضربه فنی

121- ضربة مقصیة :

ضربه از راه دور

122- المضرب :

راکت

 

 


نوشته شده در سه شنبه 96/9/14ساعت 12:45 صبح توسط محمد ظهراوی نظرات ( ) |

<      1   2   3   4   5   >>   >

 Design By : Pichak