سفارش تبلیغ
صبا ویژن











وبلاگ شخصی محمد ظهراوی


  1. اَلاَقدَمُ فَالاَقدَم / هرکه زودتر آمده است، مقدم تر است.
  2. آلأقرَبُ یَمنَعُ الأبعَد / نزدیکان سزاوارتر از غریبان هستند.
  3. الإنسانُ مَحَلُّ السّهو وَ النِّسیان / انسان جایگاه خطا و فراموشی است.
  4. الحَرَکَةُ بَرَکَةٌ / حرکت، برکت است.
  5. الحقُ مُرٌّ / حق تلخ است.
  6. الخائنُ خائفٌ / خیانتکار، ترسو است.
  7. الدِّراهِمُ مَراهِمٌ / پول، مرهم است.
  8. السُّکوتُ اَخو الرِّضا / سکوت، برادر رضایت است.
  9. الطَّبعُ اغلَبُ / سرشت، (بر تربیت) غالب است.
  10. العادَةُ طَبیعَةٌ ثانیةٌ / عادت طبیعت دوم هر انسان است.
  11. العَیانُ لایَحتاجُ إلی البَیان / چیز آشکار نیاز به توضیح ندارد.
  12. القَرنَبی فی عَین اُمِّها حَسَنةٌ / سوسک در چشم مادرش زیباست.
  13. المَرءُ بخَلیله / انسان به دوستش شناخته می شود.
  14. النّاسُ اُمَّةٌ واحِدَة / مردم همه یک امت هستند.
  15. النِظافَةُ مِنَ الایمانِ / نظافت قسمتی از ایمان است.
  16. الوَحدَةُ خَیرٌ مِن جَلیس السّوء / تنهایی بهتر از هم نشینی با نابکار است.
  17. الوَطنُ، الاُمُّ الثّانی / وطن، مادر دوم است.
  18. أدَبُ المَرءِ خَیرٌ مِن ذَهَبِه / ادب مرد بهتر از ثروت اوست.
  19. أنَا الغَریقُ فَما خَوفی مِن البَلَل / غرق شده از توفان نمی ترسد.
  20. إرقَ عَلَی ظَلعِکَ / به اندازه توان خود بار بردار.
  21. إنَّ بَعدَ العُسرِ یُسرًا / قطعًا بعد از سختی، گشایشی هست.
  22. إن لَم تَغلَب فَاخلُب / اگر زورت نرسید، نیرنگ بزن.
  23. إیّاکَ وَاسمَعی یا جارَة / با تو هستم اما ای همسایه تو بشنو.
  24. بَطنی عَطِّرنی وَ سائر یذَری / شکمم را عطر بزن و سایر اندامم را رها کن.
  25. بُعدُ الدّار کَبُعدُ النَّسَب / دوری خانه مثل دوری خویشاوندی است.
  26. تَجرِی الرِّیاحُ بِما لا تَشتَهِی السُّفُنُ / بادهابه جهتی می وزندکه کشتیها دوست ندارند.
  27. تَعاشَروا کَالإخوانِ وَ تَعامَلوا کَالأجناس / مثل برادر معاشرت کنید و همچون اجناس معامله نمایید.
  28. جِلدُ الحِنزیرِ لا یَندَبِغُ / پوست خوک دباغی نمی شود.
  29. رأیُ الشَّیخِ خَیرٌ مِن مَشهَدِ الغُلام / گمان پیر از یقین جوان بهتر است.
  30. رُبَّ ساع ٍ لِقاعِد ٍ / چه بسا تلاشگری که برای نشسته ای کار می کند.
  31. فَضلُ الفِعلِ عَلَی القَولِ مَکرُمَةٌ / خوبی عمل بهتر از خوبی سخن است.
  32. کَالمُستَجیرِ مِن الرَّمضاءِ بالنّارِ / همچون کسی که از زمین داغ به آتش پناه ببرد.
  33. کُلُّ إناءٍ بالّذی فیهِ یَرشَحُ / از هر ظرفی همان برون تراوش کند که در آن است.
  34. کَما تُدینُ تُدانُ / همان طور که قرض دهی، قرض می گیری.
  35. کَما تَزرَعُ، تَحصُدُ / هر چه که بکاری همانرا برداشت می کنی.
  36. لا یُجمِعُ سَیفانِ فی غِمدٍ / دو شمشیر در یک نیام جای نمی گیرد.
  37. لاحَسَبَ کَالتَّواضُع / هیچ حسَب و اعتباری همچون فروتنی نیست.
  38. لایًبقی شَیئٌ علی حالِه / هیچ چیز به یک حال باقی نمی ماند.
  39. لِکُلِّ قَومٍ یَومٍ / هر قومی، روزگاری دارد.
  40. ما أَهوَنَ الحَربَ عَلَی النَّظارةِ / چقدر جنگ برای تماشاچیان آسان است.
  41. ما کُلُّ فُرصَةٍ تَنالُ / هر فرصتی بدست نمی آید.
  42. مالٌ تَجلِبُهُ الرِّیاحُ تأ خُذُهُ الزَّوابع / مالی را که باد بیاورد، گردباد می برد.
  43. مَن جالَ نالَ / کسی که بگردد، می یابد.
  44. مَن جَدَّ وَجَدَ / کسی که تلاش کند، می یابد.
  45. مَن جَرَبَ المُجَرَّبَ حَلَّت به النِّدامة / کسی که آزموده را بیازماید پشیمان می شود.
  46. مَن حَفَرَ بئرًا لِأخیهِ وَقَعَ فیها / کسی که برای برادرش چاه بکند، خودش در آن می افتد.
  47. مَن صارَ نَعجَةً أَکَلَهُ الذِّئبُ / کسی که میش شود گرگ او را می خورد.
  48. مِن کِثرَةِ المَلّاحینَ غَرَقَت السَّفینة / از زیادی ملوانان کشتی غرق شد.
  49. هذاالفَرَسُ، هذاالمیدان / این اسب و این میدان.
  50. هِمَمُ الرِّجالِ تُقلَعُ الجبالَ / همّت مردان کوههارا از جا می کند.
  51. یاطَبیبُ! طِبَّ لِنَفسِک / ای پزشک! خودت را درمان کن.
  52. یَدُ الحُرِّ میزانٌ / دست آزادمرد، ترازو است.
  53. یَومٌ لَنا وَ یَومٌ علینا / یک روز برای ماست و روزی علیه ما.
  54. یَهُبُّ مَعَ کُلِّ ریح / از هر طرف که باد بیاید می وزد.

 


نوشته شده در چهارشنبه 94/12/12ساعت 7:27 عصر توسط محمد ظهراوی نظرات ( ) |


 Design By : Pichak